شام آخر نقاشی است که توسط داوینچی در بین سالهای 1496 تا 1498 در سالن نهارخوری کلیسای دومینیکن سانتا ماریا کشیده شد . این نقاشی به صورت ازمایشی بر روی دیوار گچی نا مرطوب ، بر خلاف نقاشی بر روی دیوار ترکه در آن رنگ با گچ مرطوب ترکیب می شود ، کشیده شد . اما گذشت زمان نشان داد که این نوع نقاشی دوام چندانی ندارد . حتی پیش از تمام شدن کار نقاشی ، رنگ های روی دیوار مرتب پوسته پوسته می شدند و داوینچی مجبور بود آنها را دوباره بکشد . در طول سالیان متمادی، شام آخر مرتب فرو ریخته و دوباره پس از تخریب به حالت اول در امده است .امروز وقتی به این نقاشی نگاه می کنیم ، در حقیقت با نقاشی ای روبرو هستیم که تفاوت زیادی با شکل اولیه اش دارد .
ناطور دشت نوشته ی سلینجر
هولدن کالدفیلد
شمار خوانندگانی که خودشان را با شخصیت هولدن یکی دانسته و او را قهرمان خود قرار می دهند همواره زیاد و در عین حال تعجب اور بوده است . نارضایتی هولدن و آشکارا بیان کردن آن ، بسیاری از خواننده ها را وا میدارد که همچون او فکر کنند در حالیکه بسیاری از آنان کاملاً از نظر پیشینه و فرهنگ متفاوت با او هستند . شخصیت اغواکننده ی او آدمی را وامیدارد که بیشتر به دیدگاه او نزدیک شده و از کج خلقی و زودرنجی او مشعوف شود تا اینکه به اشتباهات او بپردازد و آنها را درک کند . نشانه های زیادی مبنی بر اینکه راوی ناطوردشت ( هولدن ) شخصی اشفته و غیر قابل اطمینان است، وجود دارد . از جمله اینکه : از چهار مدرسه اخراج شده است ، کاملاً نسبت به اینده اش بی علاقه است ،قادر به برقراری ارتباط با مردم نیست و در بیمارستان بستری بوده و به خاطر نارضایتی اش از همه چیز تحت نظارت روانکاو است . بر اساس داستان می دانیم که دو حادثه که در زندگی گذشته او اتفاق افتاده است ضرباتی بر وضعیت روحی اش وارد کرده است .مرگ برادرش الی و خودکشی یکی از همکلاسی هایش . هرچند با این اوصاف نیز قادر نیستیم رفتارهای غیر عادی او را به حساب نوعی اختلال روحی بگذاریم .
"دو افسانه ی بزرگ در مورد وودی آلن وجود دارد ، یکی اینکه روشنفکر است ، چون عینکی بزرگ به چشم می زند و دیگری اینکه فردی هنرمند است. چون ، فیلم هایم هیچوقت فروش نمی کنند . سالیان درازیست که این دو اسطوره در مورد او صادق بوده اند. "وودی الن ، 2002 "
وودی الن
آلن استوارت کونیگزبرگ در سال 1935 در نیویورک متولد شد و در یک خانواده سرسخت یهودی در محله بروکلین بزرگ شد . او اسمش را به وودی الن تغییر داد چرا که تصمیم گرفت که یک کمدین شود . او فکر می کرد که اسم کونیگزبرگ ، خیلی جدی بوده و مناسب یک کمدین نیست . کار بازیگری را خیلی زود آغاز کرد . آلن به خاطر ظاهر مضحکش در کلوب های روستای گرینویچ شروع به کار کرد . از مدرسه متنفر بود و ترجیح می داد در خانه مانده و جاز بنوازد ولطیفه هایی جدید برای روزنامه های نیویورک بنویسد.جالب است که یکسال پس از ورود به دانشگاه نیویورک ، او را از آنجا بیرون انداختند . او با حقوق 20 دلار هفته شروع به نوشتن لطیفه برای دیوید آلبر کرد . در سال 1955 تا 58 وقتی او هنوز بیست سال نداشت ، لطایفی برای برنامه های خنده دار تلویزیون می نوشت . در ان سال امی به نامزدی او درآمد .
سال 1960 ، سال آغاز برنامه های زنده ی خود او در تلویزیون بود . جوک های او واقعاً خنده دار بودند . در سال 1965 متن فیلم " چه خبره ، گربه پشمالو ؟ " کلیو دانر را نوشت . همچنین نقش اول آن فیلم نیز به او داده شد . وودی الن در آن زمان متن فیلم " چه خبر گل سوسن ؟ " را نیز نوشت .
در سال 1969 اولین نمایشش یعنی " سم ، دوباره بازی کن " را ساخت . او همچنین در آن سال اولین فیلمش " پول را بردار و برو " را کارگردانی کرد . متن آن فیلم توسط خود او نوشته شده بود و نقش اولش را نیز خودش بازی می کرد . در آن فیلم که یک کمدی بود ، وودی الن حس شوخ طبعی هوشمندانه و کنایه ای اش را به همگان نشان داد .
وودی پس از سال 1969سبک اختصاصی خودش را در فیلم های کمدی بعدی اش گسترش داد و فیلم هایی چون " موزها " (1971) یا " هر آنچه که تو میخواهی در مورد سکس بدانی " را ساخت . آلن به همراه دایان کیتون فیلم های بعدی اش چون ،" خوابیده " (1973) ، "عشق و مرگ " (1975) را ساخت . کیتون همچنین در فیلم " آنی هال "(1977) آلن بازی کرد .
وودی در دهه 80 با میا فارو ی هنرپیشه آشنا شد . تا قبل از جدا شدن در تمامی فیلم های بعدی آلن بازی کرد. فیلم " شوهران و همسران " آخرین فیلم مشترک آنها بود . پس از آن وودی الن فیلم کمدی دیگری را با نام " معمای قتل منتهتن " کارگردانی کرد . در این فیلم دوستان آلن یعنی آلن آلدا و دایان کیتون سعی می کردند برخی معماها را حل کنند. وودی الن همواره ثابت کرده که یکی از سختکوش ترین و خلاقترین کارگردان های دنیاست .
بیشتر اوقات چندان از زندگی لذت نمی برم. باقی اوقات اصلا! لذت نمی برم .
عشق، جواب است . اما درست وقتی منتظر جواب هستی ، سکس از راه می رسد و سوالات خوبی را مطرح می کند .
اگرچه همواره تلاش می کنم که به جنس مخالف علاقه داشته باشم ، اما دوجنسی بودن خود بخود شانس قرار شب یکشنبه را دوبرابر می کند .
چی میشد که خدا نشانه ای از خودش به من نشان می داد و یک حساب پر پول برایم در بانک سوئس باز می کرد.
پول از فقر بهتره ، البته فقط بخاطر دلایل مالی
عاشق بودن یعنی رنج کشیدن . اگر کسی می خواهد که از رنج دور باشد نباید عاشق شود .اما در ان وقت از بی عشقی رنج خواهد برد . پس عاشق بودن و نبودن هر دو رنج است .
شاد بودن یعنی عاشق بودن . پس شادی یعنی رنج کشیدن ، ولی رنج کشیدن باعث ناراحتی آدم می شود . از اینرو اگر کسی می خواهد شاد باشد باید عاشق شود یا عاشق رنج کشیدن باشد و یا اینکه از خوشحالی زیاد رنج بکشد .
دوست ندارم از طریق آثارم تا ابد زنده بمانم . دوست دارم با نمردن ابدی شوم .
تو یه کلاس تند خوانی شرکت کردم و تونستم جنگ و صلح را در 20 دقیقه بخونم. کل کتاب در مورد روسیه بود .
از خود ارضایی انتقاد نکنید - خودارضایی نوعی سکس است با کسی که دوستش دارید .
مسئله این نیست که من نگران مردن هستم .، فقط دوست ندارم وقتی اتفاق می افتد آنجا باشم .
آدم های خوب شب ها بهتر از ادم های بد می خوابند . البته ، ادم های بد بیشتر از شب زنده داری لذت می برند .
بیشتر اوقات در زندگی انسان در مقابل دوراهی قرار می گیرد . یکی به سمت ناامیدی و یاس می رود ، دیگری به سوی نابودی مطلق .البته جای شکرش باقیست که انقدر عاقل هستیم که راه درست را انتخاب کنیم .
جالب توجه است که طبق نظر اختر شناسان ، فضا متناهی و محدود است . این نظر باعث ارامش خاطر می شود – به خصوص کسانی که هیچوقت به یاد نمی آورند وسایلشان را کجا انداخته اند .
اگر دوست دارید صد سال زندگی کنید ، باید تمامی چیزهایی را که شما را وا میدارد صد سال زندگی کنید ، کنار بگذارید .
تمامی مردم فانی هستند . سقراط فانی بود . پس تمامی مردم سقراط هستند .
زندگی مثل اردوگاه کار اجباری است .شما در ان حبس هستید و هیچ راه فراری نیز وجود ندارد .
تنها می توانید از روی ناچاری بر علیه کسانی که ازارتان می دهند قیام کنید .
گاهی اوقات فکر می کنم که آشکارترین نشانه مبنی بر وجود موجوداتی هوشمند در سایر نقاط عالم ، این است که هیچ کدام از آنان تلاشی برای برقراری ارتباط با ما نکرده اند .
همسر من اصولاً زن نابالغی بود . هروقت که به حمام می رفتم ، وارد وان می شد و کشتی های من را غرق می کرد .
هشتاد درصد موفقیت ، نمایش دادن آن است .
هاروارد هم اشتباه می کند ، می دانید چرا ؟ کیسینجر آنجا درس می دهد.
من مطمئنم موجودی همواره ناظر بر اعمال ماست . بدبختانه آن موجود چیزی نیست جز حکومت
می خواهم داستانی هولناک در مورد پیشگیری بارداری دهانی به شما بگویم . از دختری خواستم با من بخوابد ، او در پاسخ گفت : نه
هیچوقت به باشگاهی نخواهم رفت که به کس ی چون من اجازه عضو شدن بدهد.
من عاشق قابلی هستم ،چون بیشتر اوقات آنرا به خودم عرضه می کنم .
هیچ وقت از اینکه یک ساعت جیبی طلا دارم، مغرور نشده ام . پدربزرگم وقتی داشت می میرد ، آنرا به من فروخت.
اگه فیلم هام نفروشه ، مطمئن می شم که فیلم هام واقعاً خوبند .
اگه می خواهی خدا را بخندونی ، از برنامه هات براش بگو
تو خونه ، من رئیسم .البته باید بگم که همسرم تمامی تصمیم ها را می گیره .
آدم از دو بخش تشکیل می شود ، ذهن و جسم . تنها جسم است که از زندگی کردن لذت می برد .
ازدواج مرگ آرزوهاست
از نظر تو من کافر هستم . از نظر خدا مخالفی راستگو
وقتی آدم ربا ها من را دزدیدند ، پدر و مادرم خیلی سریع دست به کار شدند. آنها اتاقم را کرایه دادند.
سنت ، خیال ثبات و پایداری است.
5 دقیقه با بودیسم
بودیسم چیست ؟
بودیسم مذهبی است که حدود 300 میلیون پیرو در سراسر دنیا دارد . بودیسم از ریشه ی" Buddhi" به معنای" بیدار شدن / کردن"گرفته شده است . تاریخ این دین به حدود 2500 سال پیش بر میگردد ، زمانیکه شخصی به نام سیدرته گوتمه ، معروف به بودا ، در سن 35 سالگی به بیداری و روشنایی رسید .
آیا بودیسم نوعی مذهب است ؟
از نظر بسیاری ، بودیسم فراتر از یک مذهب بوده و بیبشتر نوعی فلسفه ( شیوه زندگی ) است. از آنجاییکه فلسفه به معنای دوست داشتن حکمت است ، بودیسم را نیز می توان نوعی فلسفه خواند . طریقت بودیسم را می توان در سه مورد زیر خلاصه کرد :
1.راهنمایی وهدایت انسان بسوی زندگی ای سرشار از معنویت
2.آگاهی نسبت به اعمال و افکار
3.افزایش حکمت و ادراک در آدمی
بودیسم چطور به من کمک می کند ؟
بودیسم به شرح هدف زندگی می پردازد وبه توضیح بی عدالتی و نابرابری مشهود در جهان می پردازد . این مذهب دستور العملی در اختیار ادمی قرار می هد که هدایتگر او تا شادکامی واقعی است .
علت همه گیر شدن بودیسم چیست؟
دلایل زیادی برای فراگیر شدن بودیسم در کشورهای غربی وجود دارد . اولین و بهترین دلیل این است که بودیسم پاسخگوی بسیاری از سوالات در جوامع مادی گرا ومدرن امروز است . این دین همچنین به شناخت عمیق ذهن آدمی (و طبیعت درمانی ) ( برای کسانی که به این موضوع علاقه مند هستند ) می پردازد که امروزه بزرگان علم روانشناسی در سراسر دنیا به موثر بودن آن ایمان دارند .
بودا که بود ؟
563 سال پیش از میلاد مسیح ،بودا در خانواده ای پادشاهی در یکصد مایلی شمال شهر بنارس ، به دنیا آمد . وقتی به 29 سالگی رسید ، دریافت که خوش گذرانی و ثروت ، تضمین کننده ی خوشبختی نبوده و آرامش را برای انسان به ارمغان نمی آورند .او به دنبال کلید خوشبختی تمامی تعالیم و فلسفه های آن دوران را بررسی کرد .سرانجام پس از 6 سال مراقبه و مطالعه ادیان گوناگون ، " حد وسط " (پرهیز از افراط و تفرط ) را برگزید . بودا پس از رسیدن به روشنایی ، باقی زندگیش را به آموزش اصول بودیسم – درمه ، یا حقیقت – پرداخت تا اینکه در سن 80 سالگی از دنیا رفت .
ایا بودا خدا بود ؟
او خدا نبود و هرگز چنین ادعایی نکرد . او مردی بود که راه رسیدن به روشنایی وحکمت را ، بر طبق تجربیاتش ، آموزش می داد .
آیا بودایی ها بت پرستند ؟
بوداییان به تصاویر بودا عرض احترام می کنند و این عرض احترام به منزله ی پرستش یا درخواست رحمت نیست . مجسمه ی بودا در حالیکه دستانش را روی هم قرار داده و لبخندی محبت آمیز بر لبانش نقش بسته است ، این حقیقت را به خاطر ما می آورد که برای رسیدن به ارامش و عشق درونی تلاش کنیم و تعظیم در برابر مجسمه ی بودا به نشانه ی تقدیر از تعالیم او انجام می شود .
چرا بسیاری از کشور های بودایی فقیر و تهیدست هستند ؟
یکی از تعالیم بودا این است که ثروت ، خوشبختی نمی اورد و دائم و پایدار نیز نیست. مردمان چه فقیر چه ثروتمند رنج می کشند ، ولی کسانی که حقیقت تعالیم بودا را درک می کنند به ارامش و شادی واقعی دست می یابند .
آیا انواع مختلفی از بودیسم وجود دارد ؟
بودیسم ، به خاطر تنوع سنتی و فرهنگی کشور های مختلف انواع مختلفی دارد . اما ماهیت اصلی بودیسم ، درمه یا حقیقت هسته ی اصلی تمامی آنها را تشکیل می دهد.
آیا ادیان دیگر بر باطل هستند ؟
بودیسم بر پایه ی مدارا با عقاید و ادیان دیگر پایه ریزی شده است . بودیسم از طرفی تعالیم اخلاقی دیگر ادیان را پذیرفته ولی با معرفی هدفی طولانی مدت در هستی از طریق حکمت و فهم درست ،از سویی دیگر فراتر از دیگر تعالیم است . بودیسم واقعی به مفاهیمی چون "مسیحی " ، " مسلمان " و یا " هندو " توجهی نمی کند و از اینروست که در طول تاریخ هیچ جنگی با نام بودا اتفاق نیافتاده است و بوداییان هرگز برای تغییر کیش دیگران تلاش و موعظه نمی کنند . و تنها زمانی که از آنها خواسته شود به توضیح تعالیم بودا می پردازند .
دیدگاه بودیسم در قبال علم چبیست؟
علم ، دانشی است که در قالب نظامی مشخص به مشاهده و آزمایش حقایق عالم و بیان قوانین طبیعت می پردازد . هسته ی تعالیم بودا ، چهار حقیقت اصلی ، با این تعریف هماهنگ است ، از اینرو که این حقایق چهارگانه (که در ادامه آمده است )برای تمامی انسان ها قابل تجربه و ازمایش می باشند . خود بودا نیز همواره از پیروانش می خواست که تعالیمش را با چشم بسته نپذیرند و آن را به بوته ازمایش بگذارند . از این جهت مذهب بودایی بیشتر ادراک تا ایمان .
تعالیم بودا چه بود ؟
بودا ، چیزهای زیادی را به مردم آموخت ، اما مفاهیم کلی بودایی را می توان در چهار حقیقت اصلی و روش های هشتگانه خلاصه کرد .
اولین حقیقت اصلی چیست ؟
اولین حقیقت این است که زندگی همانا رنج و الم است . تولد رنج است و تحول حیات و سرانجام مرگ نیز رنج است . آدمی همواره می باید که رنج های روحی خود چون تنهایی ، ترس ، یاس و ناامیدی و خشم را تحمل کند . این رنج حقیقتی است که قابل انکار نیست . این طرز فکر ، برداشتی واقعگرایانه است و متفاوت از بد بینی است . بودیسم به انسان نشان می دهد که چطور از این رنج ها دوری کرده وبه شادی حقیقی برسد .
دومین حقیقت اصلی چیست ؟
دومین حقیقت علت آلام و رنج هاست . رنج ناشی از هوس های ادمی و ناسازگاری های اوست . وقتی از دیگران توقع داریم که بر طبق انتظارات ما رفتار کنند ، ویا شبیه ما باشند و یا وقتی به آروزهایمان نمی رسیم ، بی شک دچار رنج می شویم . به عبارت دیگر رسیدن به آرزوها به منزله ی رسیدن به خوشبختی نیست . از اینرو بهتر است بجای تقلای مداوم برای رسیدن به خواسته ها ، سعی در اصلاح آمال خود داشته باشیم . خواسته ها ما را از خوشبختی و شادی حقیقی محروم می کنند . زندگی که پر از خواسته و هوس ، بخصوص هوس هایی که در جهت ادامه ی حیات هستند ، باعث تولد انسانها می شوند . از اینرو ، هوس ها منجر به رنج جسمی از طریق تولد دوباره می شوند .
سومین حقیقت اصلی چیست ؟
سومین حقیقت اصلی این است که پیروزی بر رنج و رسیدن به آرامش امکان پذیر است . اگر آدمی دست از هوس های نفسانی اش بردارد و هنر زندگی در لحظه را بیاموزد ( نه در گذشته یا اینده ای خیالی ) به ازادی حقیقی خواهد رسید .و در آن زمان انرژی بیشتری برای کمک به دیگران خواهیم داشت . به عبارت دیگر رهایی از آمال و نفسانیت همانا نیروانا است .
چهارمین حقیقت اصلی چیست؟
راه رهایی از رنج و درد پیروی از روش های هشتگانه مقدس است .
هشت روش مقدس چیست ؟
به طور خلاصه این روش ها راه معنویت را به ما نشان می دهند ( از طریق آنچه گفته و یا انجام می دهیم ) ، این روش ها به طور کلی بر روی آگاهی کامل ذهن ، اعمال و افکار ، افزایش حکمت ازطریق درک حقایق چهارگانه و همدردی با دیگر مردمان تمرکز می کنند .
5 فرمان اصلی بودا چیست ؟
اصول اخلاقی بودایی شامل 5 فرمان می شود : اجتناب از بی جان کردن موجودات ، احتراز از تصرف در مالی که به او تعلق ندارد ،پرهیز از روابط نامشروع جنسی و هوسرانی ، اجتناب از دروغگویی و خودداری از مستی و شرابخواری که باعث از بین رفتن اگاهی انسان می شوند .
قانون کرمه چیست ؟
هر عملی دارای نتیجه و عکس العملی است . به عنوان مثال اعمال انسان ، تاثیراتی را بر زندگی او باقی می گذارند . این قانون بیانگر بسیاری از مشکلات در دنیا می باشد : نابرابری در دنیا ، چرا برخی معلول و برخی دیگر سالم متولد می شوند ، چرا برخی زندگی کوتاهی نسبت به بقیه دارند . این قانون بر اهمیت مسئولیت پذیری انسان نسبت به اعمال گذشته و حالش تاکید می کند .
حکمت و دانایی چیست؟
طبق تعالیم بودا ، دانایی از طریق شفقت و مهربانی بدست می آید . از یکسو ممکن است شخصی بسیار خوش قلب ولی نادان باشد و از سوی دیگر ممکن است کسی دانا و درعین حال خالی از احساسات باشد . بودا حد وسط این دو را بر می گزیند . نهایت دانایی درک این حقیقت است که تمامی پدیده های این دنیا ناقص و موقت هستند . حکمت حقیقی تنها باور داشتن نیست بلکه باید شامل تجربه و درک حقیقت باشد . حکمت از اینرو ذهنی باز ،بی طرف و غیر مستبد می طلبد . راه بودا نیازمند جرات ، بردباری ، انعطاف و فراست است .
شفقت چیست ؟
شفقت شامل صفات نیکوی آمادگی برای مهربانی کردن ، دلسوزی و توجه به دیگران است . در مسیر بودا ، انسان می بایست خودش و دیگران را به صورت واقعی از طریق حکمت درک کند .
چطور می توان یک بودایی شد ؟
تعالیم بودا قابل درک و تجربه برای تمامی انسانها است . بر طبق این تعالیم راه حل مشکلات ما در خودمان است و نه در بیرون . بودا از تمامی پیروانش خواست که با چشم بسته تعالیم او را نپذیرند . از اینرو هرکس مسئول اعمال و رفتارو ادراک خودش است . این موضوع باعث شده که بودیسم از پذیرفتن مجموعه ای از اعتقادات صرف فراتر رفته و به صورت تعالیمی عرضه شود که هر کس بتواند از راه خودش به آن برسد.