نیلوفر آبی

نیلوفر آبی - بودیسم - ادبیات - وب

نیلوفر آبی

نیلوفر آبی - بودیسم - ادبیات - وب

Rebel Against God












خدا رو به آدم کرد و با صدایی گرفته گفت :

ای آدم تو را درد باید
درد را حنجره
حنجره را فریاد
آزادی از هم اینک بر هرعصیان

نظرات 1 + ارسال نظر
خلوت دل چهارشنبه 30 اردیبهشت 1388 ساعت 22:58 http://khalvated.blogsky.com

با گچ نور بنویس روی تخته سیاه جهان
که آدمی‌زاد هرگز دانش‌آموز خوبی نبود
سال‌ها پیش از این،
زیر یک سنگ گوشه‌ای از زمین
من فقط یک کمی خاک بودم همین
یک کمی خاک که دعایش،
پر زدن آن سوی پرده‌ی آسمان بود
آرزویش همیشه، دیدن آخرین قله‌ی کهکشان بود
خاک هر شب دعا کرد، از ته دل خدا را صدا کرد
یک شب آخر دعایش اثر کرد، یک فرشته تمام زمین را خبر کرد
و خدا تکه‌ای خاک برداشت، آسمان را در آن کاشت
خاک را، توی دستان خود ورز داد، روح خود را به او قرض داد
خاک، توی دست خدا نور شد، پر گرفت از زمین دور شد
راستی، من همان خاک خوشبخت، من همان نور هستم
پس چرا گاهی اوقات، این همه از خدا دور هستم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد