نیلوفر آبی

نیلوفر آبی - بودیسم - ادبیات - وب

نیلوفر آبی

نیلوفر آبی - بودیسم - ادبیات - وب

گرفیتی

گرفیتی : هنر و بزه

نویسنده : دنیل الیور تاکر

تلخیص و ترجمه : کسرا آرام

تاریخچه / مقدمه

هرگاه که به اطرافم نگاهی می اندازم ، خودم را در شهر بابل ولی نمونه امروزی آن می یابم . شهری که پر از وسوسه ، گناه ، فساد ، بی عدالتی است . شهری که مملو از انسانهایی گمراه است که بیشتر به برده هایی روانی شباهت دارند . فکر می کنم که تنها راه برای بیدار کردن این مردم از خواب این است که هر آنچه که می دانند از بین برده شود : شغل هایشان ،تجارت خانه هایی که همگی در آن گرد می ایند و یا حتی شهر هایشان ! .باید برروی قطارها ، محل های کارشان ، بزرگراه ها و هر آنچه که وجود دارد نقاشی کرد . باید به آنها فهماند که فرهنگ هنوز نمرده است و دست کم کسانی هستند که برای زنده ماندن آن بجنگند .

اینها را کودا ، جوانی 21 ساله اهل فیلادلفیا می گوید ، وقتی از او پرسیده می شود که چرا بر روی دیوارها می نویسد . او از 6 سال پیش تا حالا در حال نوشتن بر روی دیوارها است .

واژه ی گرفیتی (GRAFFITI) -کلمات و نقاشی هایی است که بر روی دیوار حک و یا نوشته می شوند – از ریشه لاتین گرفین "graphein"(نوشتن ) و خود کلمه گرفیتی جمع لغت ایتالیایی گرفیتو "graffito." است .

تاریخ گرفیتی ( به معنای نوعی سبک هنری ،که تنها درمکان های عمومی یا خصوصی بدون کسب اجازه از صاحب مکان انجام می شود ) به اواخر دهه ی 60 می رسد ولی در معنای عام آن همواره وجود داشته است . برخی می گویند که این سبک بیانگر نیاز انسان برای ارتباط با دیگران است و تاریخ اینگونه ارتیاط ها به قدمت اولین هنر ارتباطی یعنی نقاشی می باشد .

اوخر دهه ی 60 بود که " جولیو 204 " تگ(علامت ) خود را بر روی .....

دیوارهای شهر نیویورک نوشت . کمی بعد از او ، نوجوانی یونانی به نام دمیتریوس که اهل منهتن بود نیز علامت خاص خودش را که " تاکی 183 " بود را بر روی دیوارها آورد . تاکی نیز همچون جولیو از مترو و ترن های زیرزمینی نیویورک شروع کرد .در سالهای بعد سبک کار جولیو 204 و تاکی 183 تا جایی پیشرفت کردکه برخی شیوه کار آنها را " سبک نیویورکی " نامیدند چرا که این سبک توسط نویسنده های نیویورکی به شهرت رسید . برخی می گویند که نوشتن علامت بر روی دیوار اولین بار در فیلادلفیا با ظهور "کورنبرد " (نان گندم ) و " تاپ کت " (گربه تک) آغاز شد .کمی بعد از رشد گرفیتی فیلادلفیا و آغاز آن در نیویورک ،نوشتن با سبک تاپ کت در نیویورک آغاز گشته و بخاطر حروفگذاری کشیده و نازکی که داشت به سبک برادوی مشهور شد .


در سال 1971 ، روزنامه نیویورک تایمز با تاکی 183 مصاحبه ای ترتیب داد و سعی نمود که این پدیده ی جدید را توضیح دهد . با انتشار مقاله ی این روزنامه ،" تولید مثل دوستان مکاتبه ای تاکی 183 " ، در خلال آن سال صدها نویسنده ی جدید پدیدار گشته و همچون طوفانی شهر نیویورک را در بر گرفتند . رشد فزاینده ی گرفیتی در دوایل دههی 70 ، مردم را به شدت متعجب ساخت . چرا که به یکباره صدها نام بر روی دیوارها نقش بستند . شما نمی دانید که گرفیتی چه ضربه ی هولناکی بر شهر ما وارد ساخت . این را شهردار نیویورک می گوید . او ادامه می دهد " جوانان به یکباره تمامی بزرگراه های زیبای شهر را از شکل و قیافه انداختند . " در اینجا خوب است به نکات جالبی در مورد صدماتی که جوانان به اموال عمومی می زنند ، اشاره شود . چرا که کارهای آنها کمی پیچیده تر از فقط " از قیافه انداختن " است. نویسنده های گرفیتی از روش های مختلفی برای از بین بردن اموال عمومی استفاده می کنند :

یک روش ، نوشتن شعار ، نشانه و یا جملات سیاسی است که معمولاً بر روی در و دیوار توالت ها و سطوح خارجی دیگر یافت می شود . این گونه نوشته ها باعث بدنام شدن نویسنده می شوند . اما نوع دیگر نیز وجود دارد که در آن شخص تگ (علامت ) خودش را که همان زیبا نوشتن اسم حقیقی و یا مستعار اوست (اغلب نام مستعار نویسنده شامل شماره خیابانی بود که در آن زندگی می کرد )بر روی دیوار رسم می کند . تگ ها معمولاً با انواع گوناگونی از نشانه ها آراسته می شوند . اگر چه این تگ ها دارای سبکی خاص هستند ولی کماکان فاقد آن وجه هنری هستند چرا که هرکسی می تواند مدتی تمرین کند و تگ خودش را بر روی دیوار ها رسم کند .اصولاً تگ ها با این هدف رسم می شوند که نویسنده ابراز وجود و حضور در جامعه کند و نه به خاطر اهداف هنرمندانه . وجود تگ باعث می شود که هنرمندان گرفیتی بیشتر به اعضا باند ها و گروه ها شباهت داشته باشند .، هرچند اعضا گروه های گرفیتی معمولاً در کار خود بسیار حرفه ای و ماهر هستند . همانطور که گفته شد ، تگ باعث نشان دادن حضور نویسنده و یا گروه می شود و همچنین نشاندهنده ی قلمرو گروه ها و باند ها نیز می باشد .

اگر چه بسیاری از نویسندگان گرفیتی دوست ندارند که با ارازل و اوباش مقایسه شوند ولی این دو نقاط مشترک زیادی دارند .همچون : هر دو می خواهند توسط همسالانشان به رسمیت شناخته شوند ، هر دو فعالیت های غیر قانونی دارند ، هر دو فکر می کنند که در شکستن قوانین بهتر از بقیه هستند و معمولاً جوانانی فقیر هستند .

با تمام این اوصاف گرفیتی هم از نظر سبک و هم از نظر کیفیت هنری بسیار رشد کرده است تاجاییکه اعضای این گروه هارا در همه جا می توان یافت . از محل زندگی خودم ، کنتاکی ، گرفته تا کشور های دیگر چون چین . اما کماکان بیشتر مردم بر این عقیده هستند که نیویورک ، گرفیتی را به دنیا عرضه کرده و هنوز مرکز فرهنگی این هنر است .

گرفیتی در آغاز راه بیشتر توسط جوانان اهل پورتوریکو و سیاهپوستان امریکایی که ساکن محله های فقیر نشین و درونی شهر بودند رشد کرد. در حال حاضر گرفیتی توجه همه اعم از دختر و پسر، از هر نژاد ، دین وملیت با پیشینه های گوناگون اجتماعی – اقتصادی را جلب کرده است و از هر طبقه سنی در بین این نویسنده ها از 8 تا 30 وجود دارد .

شمو ، یکی از نویسندگان گرفیتی اینطور می گوید :" گرفیتی یکی از معدود جنبش هایی است که من جذب آن شده ام و این حرکت شامل کسانی می شود که با وجود پیشینه های مختلف ، همگی یک هدف در سر دارند و آن" بیداری" است .بیداری یعنی ضربه زدن به هرچیز و هرجا با هر سبک کار از یک تگ ساده گرفته تا کسیدن چیزهای عجیب و غریب " .

پیشرفت گرفیتی

همچون هر کار دیگری ، گرفیتی نیز از نظر سبک ، مهارت و خلاقیت توسعه یافته است و هر روز در حال رشد و تغییر است. نویز ( سر وصدا ) اهل لویسویل در مورد وضعیت کنونی و آینده ی تگ نویسی اینطور می گوید : خلاقیت حرف اول را می زند ، مثل نوشتن بر روی تابلوهای راهنمایی و تابلوی ایستگاه های اتوبوس که این کار انجام شده است . شما همواره می بایست خلاقیت به خرج دهید ، از ساختن برچسپ و چسپاندن آن یا حمل سطل سریش و گذاشتن پوسترتان بر روی دیوار گرفته تا چسپاندن هنرمندانه ی آگهی بر روی تیرهای چراغ برق (که موقتی است ). گرفیتی یعنی همین چیزهایی که گفتم . می بایست همواره خلاق بوده و پیشرفت کنید .

هنرمندان گرفیتی همیشه به دنبال راه های جدید برای بیدار کردن مردم هستند . وقتی گرفیتی برای اولین بار به پدیده ای همهگیر تبدیل شد ، ابزار آن بیشتر ماژیک و اسپری بود و لزوماً به منظور یک فعالیت هنری انجام نمی شد بلکه تنها راهی برای نوشتن تگ بود . وقتی در اوایل دهه ی 70 رقابت بین گرفیتی نویسان به اوج خود رسید ، آنها چاری نداشتند جر اینکه اسمشان را با حروف بزرگتر و پهن تر بنویسند .بعد از این دوره ، وقتی همه فهمیدند که بزرگ نوشتن حروف هنر خاصی نمی طلبد ، نوشتن با سبک خاص شروع شد .

نقاشی با اسپری چیزی کمتر از نقاشی با قلم مو ندارد

هرچند که گرفیتی ، هنری نامتعارف و ناخوانده است ، اما این چیزی از ارزش هنری آن کم نمی کند . چرا که ذات آن این است که نامتعارف و خلاف عرف باشد . لی20 نویسنده ای که تعداد زیادی گرفیتی زیبا نوشته است و بیشتر به خاطر نوشتن گروهی " ترن کریسمس مبارک " به همراه اعضا گروهش ( که بر روی ترنی با 10 واگن با صرف 100 قوطی اسپری و زمانی طولانی نوشته شد ) مشهور است ، در مورد گرفیتی اینطور می گوید :" اگر هنری چون گرفیتی ، جرم محسوب می شود ، پس از خدا می خواهم مرا ببخشد !" . لی بی شک هنرمند قابلی می باشد و همواره خواهد ماند . او وبسیاری دیگر از نویسندگان گرفیتی این استعداد را دارند که هنر را به شکل گرفیتی عرضه کنند . جورج استوورز ، محقق ، این طور می گوید : "بیشترین مخالفتی که با هنر گرفیتی می شود به خاطر محل و حضور خلاف عرف آن است . اما حضور غیر قانونی آن در محل های مختلف ، چیزی از ارزش هنری آن کم نمی کند . " مردم با هنرهایی که آنها را از فضای مرسوم مکان هایی چون موزه ها یا نمایشگاه های هنری دور می کند ،بیگانه هستند . آنان خیلی ناگهانی در معرض این هنر قرار می گیرند و از نظر برخی این هنر تا حد زیادی ترسناک می باشد . اما برخی بر این عقیده اند که دیوارهای آجری ، که بسیار بدنما بوده و فاقد هرگونه زیبایی معماری هستند جای خوبی برای کشیدن نقاشی های دیواری هستند .

نویز اینطور می گوید : اگر بر روی دیوار شما یک تگ بدترکیب و زشت نقش ببندد ، چرا به دنبال یک گرفیتی نویس حرفه ای نمی گردید تا دیوارتان را با سبک اصلی و زیبای گرفیتی نقاشی کند ؟ کسانی که به این هنر مشغولند به کار همدیگر و هنرشان احترام می گذارند و هرگز تگی زشت و بدترکیب بر روی گرفیتی دیگری نمی کشند. اگر بگذارید که یک هنرمند واقعی بر روی دیوار منزلتان کار کند و منظره ای زیبا برایتان نقاشی کند ، مطمئن باشید هرگز کسی دیگر بر روی آن نقاشی خواهد کشید .

متاسفانه به خاطر جنبه خرابکارانه گرفیتی ، ارزش هنری این آثار خیلی موقتی است و سریع فراموش می شود . یک گرفیتی با 15 متر طول و 3 متر عرض که نیازمند 8 ساعت کار و صرف 30 قوطی رنگ است ، تنها در چند دقیقه کاملاً از دیوار پاک خواهد شد . جورج استوورز در این رابطه اینطور می گوید : هنر گرفیتی چون هیچگونه محدودیتی اعم از قوانین گالری ها و موزه ها را ندارد ، خیلی راحت در معرض دید عموم مردم قرار می گیرد . خوب شاید این تنها قانون شکنی آن باشد .

اسکی می گوید که : کسانی که پول دارند ، خیلی راحت تبلیغ هایشان را بر روی دیوار ها می گذارند ... اما اگر تو پول نداشته باشی حق نداری که افکار وونظراتت را که فکر می کنی دیگران باید ببیننند در معرض دید قرار دهی . مثلاً سیگار کمل ، تبلیغاتش را در همه جای کشور می توان دید ، حالا شما پیامی که این محصول به مردم می دهد را در نظر بگیرید .... آنها به دنبال فلج کردن توده ی مردم هستند ولی به راحتی به کارشان ادامه می دهند .

اولین بار که با این هنر اشنا شدم به موقعی برمی گردد که از یکی از کلاس هایم به منزل بر می گشتم . از خیابانی خلوت عبور می کردم که به یکباره خودم را در جلوی یک تابلوی عظیم و عجیب و غریب یافتم . هرچه تلاش کردم که از آن سر در بیارم ،نتوانستم . آن نقاشی دیواری در نگاه اول خیلی گیج کننده و تا حدی ترسناک بود . اما با کمی دقت بیشتر ،توانستم آنرا بخوانم .


دیوارهایی که هیچ کس به آنها نگاه هم نمی کند می تواند به صحنه ای برای بیان نظرات یک نسل تبدیل شود .

اعتراف می کنم اگر به گذشته بر می گشتم به جای تلف کردن وقتم ، به این هنر مردمی روی می آوردم . برخود دیدم که مقاله ای در این باره ترجمه کنم تا دین خودم را نسبت به این هنر زیبا ادا کنم . امیدوارم موثر و مناسب حال دوستداران این هنر واقع شود .

چندین بار تصمیم به جمع آوری و عکسبرداری از این تابلو های زیبا گرفتم ولی هر بار با مشکلی روبرو می شدم . حال در اینجا از تمامی کسانی که دستی در این هنر دارند می خواهم که از نقاشی های دیواریشان عکس گرفته و برای من بفرستند تا در این وبلاگ به نمایش بگذارم .

با تشکر کسرا



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد