نیلوفر آبی

نیلوفر آبی - بودیسم - ادبیات - وب

نیلوفر آبی

نیلوفر آبی - بودیسم - ادبیات - وب

دریاچه نای کاک افسانه ای و یا داستان شیرین و فرهاد مردم ویتنام



برگردان: کسرا آرام

منبع



دختر و پسری بودند  که بسیار به هم عشق می ورزیدند اما به خاطر اختلاف طبقاتی هرگز به هم نرسیدند .تمامی مردم ویتنام در هر سنی که باشند قادرند داستان زیبا و در عین حال غمگین این دریاچه را که در حقیقت داستان  عشق میان کانگ و کاک است  را بخوبی برای هر کسی تعریف کنند . تمامی داستان همین است

" یکی دردمندانه می گرید و از اشکش رودخانه ای شکل می گیرد . و دیگری تمام زندگی اش را صبر می کند و تبدیل به کوه می شود."    

 

داستان حزن انگیز جدایی این دو عاشق از یکدیگر ، بی شباهت به داستان رومئو و ژولیت نیست . خانواده کاک بسیار فقیر بوده  و  خانواه کانگ بسیار غنی . خانواده دختر  مانع از ازدواج کاک با دخترشان می شدند .اما این مخالفت راه به جایی نبرده و آن دو هر روز در این عشق راسخ تر می شدند  . اما روزی آمد  که دیگر صدای فلوت کاک به اتاق دختر  نرسید و کانگ  نومید از نیامدن صدای فلوت معشوقش  با قلبی شکسته از دنیا رفت.

 

مردم می گویند  که فرشته های آسمان برای کاک احساس همدردی کرده و او را به درون کوهی در میان آسمان می برند . در طول هر چهار فصل ،باد در میان کوه می وزد و صدای فلوت او را منعکس می کردند . دختر ،محصور در چهاردیواری اتاقش برای عشقش شب و روز می گرید و روزی  از شدت  این حزن  جسمش به اشک تبدیل می شود  . اشک هایی مملو از عشق و وفاداری ،وارد خاک شده و راهشان را تا کوه کاک ادامه می دهند . از آن روز با آمدن هر  تابستان ،گل های تلفونی(گل های بنفش رنگ ) بر روی کوه کاک و حاشیه رودخانه کانگ می رویند تا مردم را به یاد این عشق پاک و زیبا بیاندازند .  

منطقه ای که این افسانه در آن پدید آمده است  معروف به تان گونگ بوده  که چای خوش عطر آن شهرت زیادی در تای نیان  دارد. برخی می گویند که اشک های کانگ جذب ریشه های بوته های چای در این منطقه شده اند . هرکس  که حتی یکبار طعم این چای را بچشد ،هرگز مزه ی دلپذیر آنرا از یاد نخواهند برد.

هایکو







برگردان : کسرا آرام



In one gust
the last leaf decides :
gone
Robert Henry Poulin


تند باد

و عزم آخرین برگ

پس از رفتن



One step

A hundred crickets

Jump

Jerry A levy


گامی به جلو

و پرواز

هزاران جیرجیرک


Look !

The beggar shouting fingers

find no listener eyes

Owen Burkhart


نگاه کن !

به فریاد دستهای فقیر

و بی توجهی چشم ها

ساده باشیم






به دکتر ... می گویم ، سهراب از صد بسته قرص ارلپ هم آرامش بخش تر است .باور نمی کند



ساده باشیم
ساده باشیم چه در باجه یک بانک چه در زیر درخت
کار مانیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ شناور باشی

درگذشت آخرین سرباز استرالیایی بازمانده از جنگ جهانی اول






کانبرا، استرالیا(واحد Reuters Life!)- آلن گریفین ،وزیر امور کهنه سربازان استرالیا روز دوشنبه خبر از در گذشت آخرین سرباز استرالیایی بازمانده از جنگ جهانی اول در سن 110 سالگی داد.

جان " جک" راس ،که کهنسالترین مرد استرالیایی نیز بود ، در حالیکه ماه مارس وارد 110 سالگی شده بود ،صبح روز چهارشنبه در حالیکه در خواب بود ، از دنیا رفت . او در زمان مرگ ، در بیمارستانی خصوصی واقع در بندیگو،ایالت ویکتوریا،بستری بود.

راس در ژانویه سال 1918 ، در حالی که 18 سال بیشتر نداشت وارد ارتش سلطنتی استرالیا شد و آموزش های خود را در واحد تلگراف بیسیم شروع کرد . اما درست 9 ماه بعد ، قبل از اینکه این آموزش ها تکمیل شود ،جنگ خاتمه یافت و در نتیجه او برای جنگیدن به خارج از مرزهای استرالیا اعزام نشد . جان راس ،کریسمس همان سال از ارتش مرخص شد.

گریفین ضمن ادای احترام به این سرباز اینطور گفت : " اقای راس ،در بحرانی ترین روزهای این کشور ،تمایل خود را برای خدمت به استرالیا و نیروهای متفقین اعلام کرد . از اینرو ما امروز از او بسیار ممنون هستیم ."

گریفین اینطور ادامه می دهد که "او در حالیکه تمامی آموزش هایش را به پایان رسانده بود و آماده اعزام به جبهه های جنگ بود ،هرگز به خارج از مرزها فرستاده نشد . "

به گفته وزیر امور کهنه سربازان ،راس آخرین کهنه سرباز بازمانده از مجموع 417000 سرباز استرالیایی است که در جنگ جهانی اول برای این کشور جنگیدند.

با شروع جنگ جهانی دوم ، جان راس بار دیگر به صورت داوطلبانه وارد سپاه دفاعی استرالیا شد . او به عنوان یک شهروند نیز تا پیش از بازنشستگی در سال 1964 در خط آهن مربوط به ملکه ویکتوریا مشغول به کار بود .

گریفین در آخر اینطور گفت که " امروز بر تمامی استرالیایی ها در هر نقطه از جهان آشکار است که یاد و خاطره کهنه سربازان این کشور برای همیشه زنده و جاوید خواهد ماند . بر ماست که به آنان اطمینان خاطر داده و بگوییم که خاطره کمک آنان به این کشور در دوران جنگ به نسل های بعدی منتقل شده است و از اینرو فداکاری اینان هرگز از یادها نخواهد رفت ."

به نقل از سایت یاهو_برگردان کسرا ارام





خارج از متن

خارج از تمامی جناح بازی ها و موضع گیری های درست واشتباه ، باید اعتراف کنیم که اگر سربازان ما در روزهای بحرانی این کشور نبودند ،امروز دیگر انتخاباتی نبود . زیبا اینجاست که هیچکدام از این حضرات حتی در سخنرانی ها و مصاحبات رادیویی وتلویزیونی خود به این نکته اشاره نمی کنند و کفتاروار با شعارهای جلف و شعاریشان! احساسات جوانان این کشور را به بازی می گیرند .

امروز وقتی با این خبر که در سایت یاهو آمده بود ،روبرو شدم ، بی اختیار به یاد جفاهایی افتادم که این دولتمردان در حق کهنه سربازان این کشور روا داشته اند . سربازانی که هم در دهه 60 مظلوم بودند و هم امروز .

Free Hugs


Free Hugs




جنبش مربوط به گروهی از آدمهاست که از سال 2004 در بعضی از نقاط عمومی شهر مثلا در یک خیابان شلوغ یا یک پارک می ایستند و پلاکاردی به دست می گیرند که روی آن نوشته شده آغوش رایگان .
آنها هر که را که خودش مایل باشد، به آغوش می کشند تا حس کند کسی در این دنیا او را دوست دارد
«جنبش آغوش رایگان» که از چهارشنبه سیام ژوئن سال 2004 آغاز شده، بر اساس یک فکر ساده شکل گرفته و هر چهارشنبه تکرار میشود.
هر کسی میتواند با مهربانی دیگران را در آغوش بگیرد و آغازگر روزی خوش برایش باشد. «جنبش آغوش رایگان» گستره وسیعی دارد. اینکه افراد بتواند امید هم به زندگی را کمی بیشتر کنند. اینکه در این دنیا غریبهها زیاد هم بد نیستند. همچنین با اینکار مردم به هم نزدیکتر میشوند و لحظات شادشان را با هم قسمت میکنند تا دنیا جای بهتری به نظر برسد


free hugs campaign